کهگیلویه و بویراحمد، سرزمین نیک اندیشی
آفتاب دنا: کهگیلویه و بویراحمد، سرزمین نیک اندیشی مدرسهسازی حس عجیبی دارد و حال خوشی! با دیدن برق چشمان دخترکان و پسرانی که در آن درس میخوانند و آیندهسازان متحول میشود؛ این حال خوش معنا میشود. آفتاب دنا، کهگیلویه و بویراحمد، سرزمین گنجها و رنج هاست. سرزمین زیبا، دلربا و دلآرایی ست که هوش را
آفتاب دنا: کهگیلویه و بویراحمد، سرزمین نیک اندیشی مدرسهسازی حس عجیبی دارد و حال خوشی! با دیدن برق چشمان دخترکان و پسرانی که در آن درس میخوانند و آیندهسازان متحول میشود؛ این حال خوش معنا میشود.
آفتاب دنا، کهگیلویه و بویراحمد، سرزمین گنجها و رنج هاست. سرزمین زیبا، دلربا و دلآرایی ست که هوش را از سر هر گردشگری میرباید. ثروتمندترین استان ایران زمین در منابع رو زمینی و زِر»زمینی ست. زِر، همان زیر است:
دارایی و ثروت بیکران ۲۵ درصد گاز کشور، ۱۷ تا ۲۰ درصد نفت کشور، قریب ۹ درصد منابع آبی کشور، قریب ۱۱ درصد منابع جنگلی کشور- ۶۰ درصد منابع جنگلی زاگرس، زیست عشایری به عنوان ذخایر انقلاب، اکوتوریسم بینظیر، بلندترین قله زاگرس و رشته کوه دنا معروف به آلپ ایران، داروخانه گیاهی کشور، پایتخت طبیعت ایران زمین، وجود بقعه منوره امام زاده بیبی حکیمه خاتون «سلام اللّه علیها» دخت امام هفتم شیعیان و خواهر امام رضا، منابع طبیعی، منابع فرهنگی غنی و منابع انسانی بینظیر و صدها پتانسیل و داشته دگر، در تنها یک درصد مساحت و یک درصد جمعیت کشور، این دیار را به ثروتمندترین استان ایران بدل کرده است.
به اذعان دوستان جهانگرد، طبیعت این دیار دَیّْار، در سطح دنیا کم نظیر است. جنگلهای کوه «تامر» چیزی کم از «شِروود» انگلیس ندارد. تاریخ کهنی دارد و آثار کم نظیری از دوران مختلف تاریخی! از الیمایی، ساسانی، هخامنشی و پیش از آن نیز تاریخ ساز بودهاند و از هر تُل و تپه اش، رودی جاری و سرودی، ساری ست! چشمه سارانش، به زلالی اشک چشم عاشقان، طعنه میزند. خداوند، با صفایِ سخاوتِ مردمانش، صفا میکند. سلام کهگیلویه و بویراحمد، آشناست و کلامش، غریب!
«فریاد» کودکانش، «فّر» دارد و «یاد»! فّری با شکوهِ شاه بلوطی که این روزها حسابی از دست ما آدمی زادها، در پاس نداشتن محیط زیست و بیاحترامی به طبیعت، سرشار از فریاد است!
این سرزمین دلآرا و ثروتمند، در هر گرهی در تاریخ کشور، گره گشا بوده است؛ اما، در ادوار مختلف تاریخی، بسیار مورد بیمهری و بیعنایتی قرار گرفته است.
صفت نازیبنده محروم محصول تفکر نازیبای بدسگلان و کج اندیشانی بود که برای تاراج ثروت مادری این تکه از بهشت مام وطن، مَرکب بیتدبیری را زین و یراق کرده، به تاخت آمدند و البته به باخت! تدبیر مدیریتی شان، تنها جهل و نادانایی بود و تقدیر این فرهنگ، توسعه نیافتگی!
باری، کهگیلویه و بویراحمد، فرهنگ کهن و پر محتوایی دارد. از قدیم، در فرهنگ مردمان این دیار، مهرآیینی، رسم دستگیری و کمک به همنوع، رسم رسامی بوده است. تمام آیینهای این سامان، آیینهای از نوعدوستی، دگر خواهی و مهربانی ست. در ادبیات قوم لر، ضرب المثل ها، متل ها، اشعار، مثل ها، متیلها و حکایتهای بسیاری به نوعدوستی و امور خیریه پرداخته است. در مثلِ:
کاسَی دارم اَرَکْ بَرَک، تو کَمترکْ مو پُرتَرَکْ! »
آیین نوعدوستی، مهرآیینی و دگرخواهی، موج میزند.
در خرده فرهنگ نِکار» دو همسایه، مایهی آسایهی یکدیگرند. همسایهی دارا، به فکر همسایهی ندار بوده و هست. خرده فرهنگ نکار، فرهنگ اشتراک «شیر» بین چند همسایه و شرکت در تعاون تولیدی چند خانوار است. خانوادهای کم بضاعت با این رسم، میتواند به معاش خانواده، کمک کند. نکار، چوبی ست که مقیاس اندازه گیری سهم شیر هر خانواده است. اگر این خرده فرهنگ از بین برود، همسایهی نادارا، گرسنه میماند و شیر و لبنیات محصولش کفاف خوراک و معاش خانواده را نمیدهد. با تعمیق و تحقیق در خرده فرهنگ نِکار، ارزش فرهنگ این استان، مشهود است و مشهور!
در آیین پرسیونه» یا همان «فاتَخونی» با کمک مالی- هر خانواده به نسبت توانایی مالی- به خانواده متوفا، باری از روی دوش خانواده معزا برداشته میشد. هر خرده فرهنگی در قوم لر، پر محتوا و پر معناست.
«خَیْر» هر چند نامواژهای از ریشهی زبان عربی ست و در زبان لری گرته برداری شده است؛ اما با توجه به عمق معنای آن، در نسوج فرهنگ این دیار رسوخ کرده است:
هر صبح و پسین، از بام تا شام، جملهی معترضهی مِجالِتْ وَ خَیرْ! بارها در هر سرا و کاشانهای شنیده میشود. خَیْر، اسم است و در زبان لری معادل «خوبی» ست.
در ادبیات لری «خوبی» مقابل «بدی» آمده است. انسان، فطرتاً خیرخواه است و نیک اندیش. شاعر میسراید:
«ز دلها مردمان را خیر باشد!» ادیبی، «خیر» و «احسان» را مایه جلال و کمال انسان بر میشمارد:
«فعالش مایهی خیر و جمالش آیت خوبی/
جلالش نزهت خلق و کمالش زینت دنیی»
ابوالفضل بیهقی، نویسنده اثر زیبای تاریخی بیهقی، به تعدد و تکرر از واژگان خیر، شر، نیکی، نکویی و معادلات معنایی آنها بهره برده است:
مردمان کهگیلویه و بویراحمد، با خوانش آثار مرجع تاریخی، برای بجای آوردن فریضهی حج، در زمانی نه چندان دور، پیاده، راهی سرزمین عرفات و منا میشدند. با عشق دیدن مدینه النبی و سیر انفاس و آفاقی، در سفری چندین ماهه به زیارت خانه خدا مشرف میشدند. خیرخواهان ایل، پای پیاده راهی سفری میشدند پر خطر و خطیر تا خیری در مال و منال شأن باشد. فلسفهی حاجی در ایل، بسیار پر معنا بود و ارتباط تنگاتنگی با خیرخواهی ایل داشت.
در ادبیات شفاهی مردمان این دیار، واژگان انسان، انسانیت، نکوکاری، امان، نیکی، خیر و شرّ پربسامد است:
تَشْ تَ نَیْ یُمْ دِیْ یِتْ کُوْرُم کِ
خوا خیرْ وَت بییِه!
خیرْتَ نَیْ یُمْ شَّرِتْ وَ ناٰمِ
جوینده ز نایافتن خیر امان را»
این شاعران و ادیبان، در امر به معروف و نهی از منکر، به عمل گرایی انسان مطابق انسانیت در فعل و کار انسانها در آثار و اشعارشان اشارت دارند:
«فعلت نه به قصد آمر خیر /
قولت نه به لفظ ناهی شر»
کودکان این سرزمین، از کودکی با آثار کلاسیک ادبیات فارسی آشنا میشوند و چنان بدان دلْ میبندند، که نه تنها دلدادهاند بلْ ناخوانده و نانوشته، باسوادند! مکتب نارفته ملایند! طبابت ناخوانده، طبیبند! کالج فلسفه نادیده، فیلسوفند! دانشکده علوم سیاسی نارفته، دایره المعارف سیاستند و مخزن الاسرار کیاست!
در بین مردمان این استان، پیرمردانی را میبینیم که سواد خواندن و نوشتن ندارند؛ اما هفت لشکر را از بَر میخوانند و ازبَرند! . مردمان بومی این سامان، به شاهنامه فردوسی، هفت لشکر میگویند. آثار کلاسیک ادبیات فارسی بسانِ حضرت سعدی، حضرت خیام، حضرت مولانا، خواجهی شیراز حافظ، نظامی گنجوی، سنایی و دگر آثار مختلف منظوم و منثور فارسی را به نکویی حکایت میکنند و با امتثالی از این دواوین، از جور زمان، شکایت!
نیک اندیشی، خَیر، خَیِّر، نکونامی، خیریه و امور نیک اندیشی نه در سلام و کلام شأن که در ادبیات رفتاریشان هویداست در هر دید و بازیدی، چنان در آغوش میفشارند که صمیمیت، دوستی و نیک نگری، تنها ترجمان این ادبیات بینظیر است. در نوروزنامه به شگون اسب پیشانی سپید اشارت شده است:
«الخیر معقود فی نواصی الخیل؛ نیکی در پهلوی پیشانی اسب بسته است.»
در استان کهگیلویه و بویراحمد، نیز از دیرباز، داشتن اسپ یا همان اسب، افتخاری برای هر ایلمرد یا ایلبانوی ایلیاتی ست. در گذشتهای نه چندان دور، اسپ و چارپایان، مرکب رهوار ایل و ایلیاتی بود. داشتن اسپ چال به عبارتی اسبی پیشانی سفید، خوش یمن است و نگهداری آن در بین رمه شگون دارد.
ادبیات در زبان لری و قشقایی- ترکی قشقایی زبان و گویش بخشی از مردم شهرستان گچساران است – مشحون از امور خیر، نیک اندیشی، نوعدوستی و مردمداری ست:
مردمان این خطه از ایران اسلامی، انسان را ذاتاً موجودی خیرنگر و نکوگرا میدانند و بر این باورند:
خیر و نیکی در دسترس است وگرنه، چه خیر آید از من نوعی به کسی!
ملایان و باسوادان ایل، با خوانش قرآن مجید، نهج البلاغه، شاهنامه حکیم فردوسی، دیوان سعدی، حافظ و… مخاطبان و در واقع خانوادههای کوچرو و هموندان ایل را تشویق و ترغیب به کار «خَیر» میکردند:
«تو به جای پدر چه کردی خیر /
تا همان چشم داری از پسرت»
در مکتبخانه ها، با تبیین و تشریح بوستان و گلستان حضرت سعدی، به طور تلویحی، به داستان سگ اصحاب کهف- اشارت نموده و اذعان داشته که کار خیر و نیک اندیشی حتی پیش حیوانات گم نمیشود، چه برسد به انسان عاقلِ خردمندیْ که فطرتاً خیرخواه ست:
«کسی با سگی نیکویی گم نکرد کجا گم شود خیر با نیک مرد»
در ایل دو حیوان ارتباط بس نزدیکی با ایلوندان دارند: اسپ که اصیل است و نجیب و سگ که وفادار است و پاس دار ایل و ایلیاتی!
داستان سگ و شکار و ایلیاتی و اسب، ورد زبان پیران این ناحیت است. اسب و تفنگ برنو را مایهی خیر و برکت زندگی دانسته و آن دو رفیق را رفیقِ شفیقِ روز تنگ و جنگ خویش میدانستند و گاهاً میدانند.
نه تنها در ادبیات عرفا، شعرا و نویسندگان این دیار، نیکوکاری و خیراندیشی پر اهمیت است؛ بلکه، پهلوانان و قهرمانان این سامان نیز، در ادبیاتشان «خَیر» و «امور خیریه» و در مقابل «شرّْ» و «بدی»، مصداق عمیقی دارد.
ایلبانوان نیز به نوعدوستی و امور خیر، باورمند هستند. نوعدوستی، خیراندیشی و دگرخواهی، در ایل ارزشمند است و این جامعهی ایلیاتی، پیوند دیرینهای با باورهای ارزشمند دگرخواهی و انسانیت دارد.
حضرت حافظ به قول شاملو پیر یه لاقباپوش»، چه زیبا و پرمعنا، سخن میطرازد:
«گرت ز دست برآید مراد خاطر ما/
بدست باش که خیری به جای خویشتن است»
ضیاء شاعر نیز، خیر را در مقابل شر میبیند و چنین آموزهای که «مثل» است، در بیتی چنین دُرّ سفته است:
«همین بس است که گویی ز خیر و شر با او/
مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان»
در استان کهگیلویه و بویراحمد، بسانِ دگر سرا و ساحتهای ایران زمین، دوایر دولتی و خصوصی، در راستای تقویت و ترغیب جامعه به امور خیریه اهتمام مجدانهای دارند.
اداره کل نوسازی و تجهیز و توسعه مدارس استان، در راستای اهداف متعالیهی خویش، در مثلثی که یک ضلع بس پر اهمیت آن خیرین مدرسه ساز است، به تقویت و توسعهی فرهنگ مدرسهسازی میپردازد. این مدرسه سازی، پروژه و فرآیند عمرانی نیست، بلکه فرهنگ است و دانش! آگاهی ست و خیراندیشی! نوعدوستی ست و مهرآیینی! ایثار است و عشق جاودان! و خوشا به سعادت انسانهای فرهیختهای که با مدرسه سازی، جاوید نامند و نکونام تاریخ!
کارکنان مجموعهی نوسازی، همگام با انجمن خیرین مدرسه ساز و خیرین نیک نهاد، در جهت تجهیز مدارس و توسعهی فضاهای آموزشی، شبانه روز در تلاشند تا فضاهای تعلیم و تربیت، به روز، مجهز، تکنولوژیک و هوشمند برای نوباوگان و فرزندان فکور کهگیلویه و بویراحمدی، ساخته و مهیا شوند.
یادداشت/ سروش درست
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰