دوستان اصلاحاتی بخوانند! ونگذارند اصول گرایان بخوانند!!!

نسیم دنا : سید هاشم باختر اصل //دوستان اصلاحاتی بخوانند! ونگذارند اصول گرایان بخوانند!!! تا آخر بخوان تادلت میخواهد باهرلحنی انتقادم کن.ِّ« با کدامین نگاه سیب زمینی صفت یا مگس صفت یازنبورصفت یاآدم صفت به همدیگر ومسایل دور وبرمان نگاه کنیم؟ کدامین نگاه؟»

به هیچ عنوان ودر هیچ جایی نگفته ام اصلاح طلبان را با حشره کش( پیف پاف) باید نابود کرد.بلکه گفته ام هرکس مگس صفتی را پیشه کند هرکجا وارد شود به او حمله می کنندوبایداماده نابود شدن باشد خودم از شنیدن این جمله شوکه شدم وتعجب وحیرتم زمانی بیشتر شد که گفتند این سخن خود سید هاشم باختراصل اصلاح طلب انتقاد گر است که و الله اطلاعی از این گفته ناصواب یا کوفته زهرالود نداشته وندارم.

عجله نکنیم عجله کار شیطانه، کمی حوصله به خرج بدیم اندک کمکی که می توانیم برای توسعه ورشد فرهنگی انجام دهیم شاید توجه به این موضوع باشه که انتقاد گران رابه باد توهین و تخریب وضدیت نگیریم وننگریم ودرعوض تلاش کنیم اگر کلمه ای یا رگه ای از گفتار و افکار انها کارساز است بکار گیریم تا چرخ زند گیمان بهتر بچرخد در غیر اینصورت فقط سبیل عده ای در هر شکل و شمایلی چرب می شود و می چرخد.

هرچند یکی از عادات بد دیرینه یِ دیار ماکه متاسفانه به یک هنجار غلط رایج گشته این بیماری است که در بسیاری جاها انتقاد گران هدف از انتقاد راتخریب وکوبیدن واشفته نشان دادن اوضاع و احول میدانند و در اکثر جاها عد ه ای منتقدین را منکوب و زمین گیر و مطرود و ممنوع السخن و بر کنار می نمایند و حتی تحریک یا اقدام به قطع حق وحقوق انها که متعلق به زن و فرزندشان می باشد می کنند وتا می توانند دهل تخریب را علیه انها می کوبند  و قطعا برای رهایی و نجات ازاین ناهنجاری ودرمان این درد باید درداگاهان وهنر مندان وخواص بیشتر از همه تلاش نمایند تا ریشه این نگرش خشکانده شودزیرا این نگاه ٌٌُُ، سم خطر ناک جامعه در حال توسعه است و از عوامل اصلی هرج ومرج و ازهم گسیختگی اجتماع است پس باید تلاش براین باشد تا نطفه انتقاد را انعقاد و توسعه دهیم و صیغه نقد و بررسی دقیق وعمیق همه جا و در همه کارها خوانده شود( هرچند صیغه عقد و ازدواج رو به کاستی است واین کم شدن به نابودی خانواد ها  که سرچشمه عشق و محبت های واقعی  وبقا نسل هاست می انجامدوحتما سعادت بشری و آرامش واقعی و صادق اقتضا می کند نگذاریم چنین شود اعتقاد داریم یکی از بهترین راه حل های متعهد شدن  متاهل شدن و تن به ازدواج عاقلانه بر پایه عشق واقعی دادن است و از اصول ازدواج پایدار این است که اگر دو زوج در مثل مانند یک جفت کفش باشند و یک کفش شماره ۴۲باشد پس دیگری هم باید شماره ۴۲ باشد تا تنش های زندگی شان کم باشد تا هم سو ، هماهنگ و همکار باشند بگذریم از این گریزی که زدیم زیرا همه می­دانند( آنچه روبه راکند شیری مزاج ازداوج است ازدواج است ازدواج) سر اصل قضیه برویم چناچنه انتقاد معقول رونق گیردیقین داریم که سره از ناسره بهتر مشخص میشود و مسیر تکامل هموار تر میشود حالا چرا چنین توهین بزرگی  به اصلاحاتی ها را ناصواب و غیر حق به بنده ربط می­دهند طبق کدام دلیل و مدرک و مستند و گواه حق چنین توهینی را بیان مینمایند شاید سخنان را بد شنیده یا یک کلاغ و چهل کلاغ کرده باشند و شاید جهت گرمی محفل و گفتگوی چند نفره برای توضیح بسیاری از عملکرد های غیر قانونی و نا موجه خواسته باشند نقل مجلسی ساختگی، ساخته باشند و در دهن ها بیندازند یا هردلیل دیگری، قضیه از این قرار است که روزی در جلسه ای جهت تشویق مردم در امر مهم انتخابات که جلوه گاه اساسی مردم سالاری است و همگان قبول داریم در عصر حاضر تنها تن دادن به مردم مداری و جه قانونی و منطقی دارد، هر جند بعضی از کشور ها با ترساندن ،وحشت ،کوبیدن ،زدن ، زندانی نمودن ، ضایع کردن و قطع حقوق نمودن ، لغو امتیازات ، محصور نمودن و منطق اسلحه توانسته اند برای مدت زمانی کم یا زیاد، زبان منتقدان و خیر خواهان و ترقی خواهان را ببندنداما دوامی وقوامی نداشته اندپس عقل خیر خواه و دور نگر اقتضا میکند زمینه بروز افکار و گفتار و عملکرد ها را فراهم نماییم تا از این گذر اندیشه های ناب اوج گیرد و خوب ار بد جدا گردد و از بیان واقعیت ها و تحلیل ها نهراسیم و با الک انتقاد سخنان الکی و بیهوده راالک کنیم و خویشتن رااز غرض و مرض پاک گردانیم تا بتوانیم در آسمان عظمت پرواز نمایم .

در پی اوج اندیشه های پاک و زلال، شکوه و جلال و عظمت جلوه گری مینماید و همیشه عقیده بر این داشته و دارم کارهای برتر و بهتر در پی اندیشه های برتر پدید می آید پس در هر پست و مقامی که هستیم باید با تمام وجودمان درک کنیم که یکی از ستونهای اصلی جامعه پیشرفته و مردم سالار شروع و شیوع و ساری و جاری شدن انتقاد دقیق و عمیق است هرچه مسوولان محافظه کارتر و کم سوادتر باشند به جای انتقاد واقعی تملق و چاپلوسی صورت می گیرد و همگان می دانند وقتی تملق و چاپلوسی و چرب زبانی و تعریف و تمجید بی جا رواج یابد چه کسانی بر مسند مدیریت می نشینند و چه بلایی بر سر زیر دستان می آید و هیچ یادم نمی رود از دانشگاه فارغ التحصیل شدم حدود سال ۱۳۷۴ وقتی داشتم با اون همه مشقت و رنج پیاده روی در سنگلاخ سخت جاده های خاکی در بی ماشینی به طرف خانه حرکت می کردم وقتی به خانه رسیدم یکی از وکلا حضور داشتند و سر بحث را باز نمودیم هشدارم داد مواظب باش بسیاری با حرف بردن و آوردن نان می خورند!واقعا اون روزها به دلیل جوانتر بودن زیاد توجه نکردم ولی سالها بعد و الان می فهمم که واقعا درسته در این اوضاع کم کاری و بیکاری یا بدلیل سهل انگاری یا نوعی بیماری اجتماعی باید بسیار مراقب بود که خیلی بواسطه حرف بردن و آوردن دنبال نان و نامند و بعضی از افراد فقط بدلیل بیماری بسیار خطرناک حرف آوردن و بردن بسیاری بدنامند و شاید برای رهایی این مدل ارتباطی اینجا بکار آید که هر سخنی را شنیدی چند کلمه را پشت سر آن قرار بده کلماتی از قبیل: کِی ؟کی ؟چرا؟چگونه؟چطور؟آن سخن را بیان کرده و  سخت مراقب باش و مدام از خودت بپرس کِی گفته؟کَی گفته؟چرا گفته؟چگونه گفته؟چطور گفته؟ مطمئن هستم با این کنکاش عالمانه زود به سر نخ و ریشه و افکار و گفتار و جملات پی می بریم و غرق گرداب غبار آلود گناه نمی گردیم و بدون دلیل نمی گوییم و بدون دلیل نمی پذیریم و بدون دلیل نمی کوبیم مردم از نظر نوع نگاه و رفتارشان چهار دسته می شوند و این  دسته بندی تمثیل است و در مثال جای مناقشه نیست و سوء تعبیر و تفسیر هم  کار کج اندیشیان و بداندیشان مغرض است  اون چهار گروه عبارتند از:۱- سیب زمینی صفت ها۲-زنبور صفت ها ۳مگس صفت ها-۴آدم صفت ها منظورم این بود که عده ای سیب زمینی هستند مثل سیب زمینی رگ ندارد که فشار خونشان بالا و پایین بره بی خیالند خواب آلود و خوابیده اند بی ضررند و حساسیت از خودشان نشان نمی دهند کاری ندارند باج بیاد و تاج بره علی بیاد محمد نره باقر بیاد و ستار نره ماندنی نماند و مندنی بماند مرده اند چون شاید ذاتی یا فطری خوابیده اند و مانده اند و در جریانات سیاسی گوسفند سر به زیر اند و کبک سر در برف کرده و هیچ زمانی سرکرده هیچ جریان موافق و مخالفی نمی شوند اگر در رد و قبول صلاحیت ها خبری بحق و ناحق باشد بی خیالند تلاش کنیم اکثر مردم جامعه که الحمدالله این روزها حساس تر و هوشیارترند فعال تر شوند تا گروهی از جامعه گرفتار بیماری سیب زمینی صفتی نشوند (هر چند مشکلات عدید ه اقتصادی و اجتماعی و روانی واقعاً گروهی را زمین گیر و خانه نشین نموده است که علت این مشکلات اقتصادی اکثراً بی تدبیری داخل واندکی دغل بازی خارج می دانم و می دانم )عدم شایسته سالاری باعث پارتی بازی و بی عدالتی و بی تدبیری و انجام کارهای  غیر علمی شده و هر جریانی که آمد به دلیل عزل و نصب های اتوبوسی فقط به روبوسی دوستان خویش پرداخته اند چنین عملکردی عامل خشکاندن ریشه های اقتصاد علمی و بیکاری های گسترده ی جوانان می گردد کمک کنیم چنین ایده ای در دوره اعتدال دوباره اوج نگیرد زیرا بهره ای و ثمره ای نصیب عموم مردم با الاخص مردم مظلوم و محروم نمی گردد با تبعیت از قانون کِی؟ کَی؟چرا؟چگونه؟چطور؟ ریشه بسیاری از علف های هرزشایعات در آورده می شود و پدر خیلی ها در اورده نمی شود (مثلا یه روزی یکی از دوستان گفت آقای هدایت خواه گفته حضرت علی(ع) در یک روز ده هزار نفر از خوارج را کشت و سخن هدایت خواه در روزنامه ای نزد ح.حسینی است بنده با حضور آقای رضایی گفتم این سخن کذب است و برای اثبات این حرف صبر بفرمائید تماس با حسینی بگیریم ببینیم آیا چنین روزنامه ای هست تماس گرفتیم جواب داد اصلاً اطلاعی ندارم و چنین گفته ای را نشنیده ام و چنین روزنامه ای را ندیده ام و نخوانده ام و ندارم همان جا  هویت شایعه آشکار شد(واقع ریشه دروغ روی آبه) گروه دوم را گفته ام زنبور صفت هستند مَثل زنبور زرد عسل ساز کام شیرین کن که اگر وارد مکانی شدند تاهزاران نجاست و بلا نسبت کثافت و مردار وجود دارد بر هیچ کدام نمی نشیند و اگر فقط یک ذره گرده گل باشد دور و بر آن گَرده می گردد و کاری به مردارها و مردار صفت ها ندارد زود بهره و بارش را بر می دارد و شهد ناب با صفای مقوی را می سازد تا روزی سفره ی داراها به عظمت درخشندگی آن بدرخشد ! و دیدن آن در شیشه های رنگین منازه ها دل فقرا را به تاب آورد! و حسرت داشتن چند کیلو که هیچ یک کیلو که هیچ نیم کیلو که هیچ حتی ربع کیلوی آن را به گور برند و بجاش عسل معروف چینی درست یا غلط که واقعاً (چی نی) را که شاید شکر و آبی باشد که بعد از چند ساعت در یخچال نگهداشتن مشخص می شود که آب نباتی بیش نیست و از سنگ که هیچ از فولادهای امروزهم مستحکم می گردد که چنگال و قاشق های چینی خریداری شده آن فقیر هم نتواند گوشه ای از آن را بردارد و چنگال و قاشقش هم شکسته می شود و فرد فقیر جلو زن و فرزند ضعیف و لاغرش سرشکسته می شود و فقط افسوس و حسرت!! می ماند واقعا وجود افراد فقیری در جامعه علوی ما مایه ننگ و شرم  و سر شکستگی و سربزیری است حتما  باید کاری کنیم که چنین نشود والله هر کس از دیدن این افراد دین خود را ادا نکند مردنش بهتر است و باید بپذیریم زمانی من خوشحالم که تو خوشبخت باشی سخن را به حاشیه نبرم حداقل وجودافراد زنبور صفت برای جامعه بهتر هستند زیرا اگر باختر را ببینند فقط قد کوتاهش را نمی بینند اگر فقط یک حسن داشته باشد همان حسن را می بینند و اگر سیب زمینی صفت و مگس صفت و آدم صفت نیستم تلاش کنیم لا اقل زنبور صفت باشیم تو را خدابی صفت نباشم .

گروه سوم را که واقعاً خطرناک و مضرند مگس صفت نامیدم که اندکند ولی خطرناک ،مگس بر خلاف زنبور زرد طلایی اگر وارد جایی شد که هزاران گرده گل خوش بو و عالی وجود داشت اما فقط یک نقطه خون مرداری بود سریع سراغ آن مردار می رود و بر روی ان می خزد و آنرا می مکد آدمای مگس صفت اینگونه اند آن همه زیبایی و عظمت و گرده گل را نگاه نمی کنند فقط محو تماشای آن قطره خون مانده عیب می شوند اگر شخص صد خوبی داشته باشد به تماشای خوبی ها نمی نشینند ولی اگر یک عیب یا چند عیب داشت فقط بر آن عیب ها زوم می کنند  فقط و فقط کاستی ها را بزرگ نمایی می کنند اشکالات را می بینند به انقلاب که توجه می کنند فقط گرفتاری ها را می بیینند و عظمت ها آفریده شده را نمی بینند به باختر که می رسند فقط قد کوتاه او را می بینند اگر به بررسی و تحلیل کاندیدایی بپردازند فقط برای ینکه نتوانست جایی خوب سخنرانی کند او را منکوب و میخکوب می کنند اگر خدا نکرده برگه های سخنرانی را جابجا  خواند یک برگه را به دلیل شلوغی دوبار خواند یا مثلا چوب لری را به شوخی به مجلس برد! یا نامزدی، بزرگی را بدلیل بالا بردن خودش و جریانش کوبید و ممکن است دهها خوبی دیگر داشته باشند  البته بعضی اشتباهات و خطاها با توجه به اوضاع و فرهنگ جامعه ما محو کنند همه ارزشها شخصی می گرددآن همه خوبی را نمی بینند و اون نکته و تکه ی ضعف را می گیرند و پیراهن عثمان می کنند مطمئن باشیم در کوبیدن ها هر دو طرف که به هم می کوبند ضرر می کنند فقط یک طرف که بد می گوید و تا می تواند می کوبد ضرر نمی کند . هر دو ممکن است دنیا و آخرت را بر باد می دهند تا دنیای دیگران آباد گردد تا گردی از غبار مال دنیا بر دامن آنها نشیند یا آنها را در گوشه ای از اداره ای بکار گیرند و گیریم چنین شود آیا وجداناً فقط دیدن عیب و ضعف دیگران مایه آبرو و شرف و عظمت ماندگار دیگری می گردد؟ یا نمی گردد؟

هر کس دید زشت مگس صفتی داشته باشد و کارش موچ گیری نه دستگیری باشد  هر کجا وارد گردد با حشره کش و پیف پاف و… به او حمله ور می شوندو نابودش می کنند پس مگس صفت نباشیم و اگر مگس صفت و عیب بین و منفی بین و خالی بین شدیم هیچ زمانی به تکامل نمی رسیم و در مسیر رشد قرار نمی گیریم ، مگس صفتی بلا و بیماری  بسیار بدی است وظیفه همگان است که جلوی شیوع این بیماری مهلک یعنی نگاه مگس صفتی را بگیریم و قطعاً مسوو لین واگاهان وظیفه بزرگتری دارندمواظب نگاهها و قضاوتها باشیم از بدترین بلاهای یک قوم مگس صفتی است و هر چه در ذم و نکوهش این دیدگاه دلیل و مثل بیاوریم کم است و باید تلاش کنیم مگس صفت ها کم کم کم شوند و جایگاهی نداشته باشند و حرف بنده این بود عندالله  هیچ زمانی  چنان حرفی در وصف اصلاحاتی ها نگفته ام سابقه اصلاحاتی ام بیشتر از خیلی افراد است و اگر سید محمد خاتمی وسید باقر موسوی را در سطح ملی و منطقه ای طر فدار جریان اصلاحات بدانیم در هشت سال دوره اوج هر کدام در شهر و دیار خودم فعال ستاد انتخاباتی این دو بودام زیرا شجاعت خوب سید باقر و پی گیری کارهای عمرانی وی و بومی گرای منطقی وی و مردم سالاری و سخنرانی های جناب خاتمی بیشتر به دلم می نشست و انچه دلم گفت بگو  بی پروا می گفتم شاید انتقاداتی هم داشتم حتی در دوره ای که نوجوان بودم و سید باقر رای نیاورد طرفدار افکار وعملکرد وی بودم ولی در هر دو جریان یک انتقادگر بودم و در بعضی جاها عملکرد بعضی ها را هم نمی پسندیدم و تا الان به جریان اصول گرا دید زنبور صفتی داشتم و در قضیه رد و تائید صلاحیت ها هم دوست دارم به دید مگس صفتی محض یا سیب زمینی صفتی به افراد نگاه نکنند اگر ایرادی و اشکالی وجود دارد تلاش بر رفع آن ایراد نه دفع آن افراد نمایند زیرا اعتقاد قوی دارم انقلاب مربوط به همگان است و رهبری و ولایت متعلق به همه و اگر منتقدی هست که مغرض نباشد هزار بار بهتر از موافقان متملق است تا مردم در اینده  شاهدحضور نمایندگانی شجاع و اهل فکر در مجلس مهم شورای اسلامی باشند انشاء الله. من باب مزاح یه روزی در دفتر جمعیت موتلفه به آقای حسینی استاندار گفتم این تابلوی جمعیت موتلفه را تغییر دهیم و بنویسیم جمعیت مختلفه ی مو تلفه اگر به همین ظنز من گوش می دادند شاید قافیه انتخابات را بعدا نمی باختند چون انحصار طلبی توسط هر کسی و هر جریانی ممنوع و مو قوف است و منجر به شکست شاید لازم باشد اینجا هم گریزی و خاطره ای از شورای نگهبان بزنم دوستی داشتیم که داد و بیدادش بابت رد صلاحیت بلندشده بود چونکه خودم هم کج رفتاری ازش سراغ نداشتم حتی قضاوت بسیار بدی راجع به انقلاب و شورای نگهبان نمودم که چرا نامبرده رد صلاحیت شده و بی عدالتی شده البته از موضوعی هم خبر نداشتم حتی پشت سرش هم نماز می خواندم برای دفاع از وی راهی تهران شدم نامه ای عریض و طویل در حمایتش برای شورای نگهبان نوشتم البته آن نامه را به شورا ندادم فقط از دوستانی که اطلاعی و ارتباطی داشتند سراغی گرفتم داد بی عدالتی را هم بلند نمودم که چرا چنین و چنان شده حرف مستندی راجع به سوء استفاده مالی در اداره ای  برام رو نمودند بااندک پرس و جویی متوجه شدم صحت دارد فهمیدم بسیاری از چیزها را گاهی مواقع شورای نگهبان و مراکز اطلاعاتی و انتظامی می دانند که ما بی خبریم و شاید صلاح نباشد به خاطر عرض و آبروی افراد که از خون آنها مهمتر است عیب های آنها بر ملا یا روزنامه ای و رسانه ای شود.هر چند بنده موافق تائید و رد صلاحیت بسیاری از افراد نیستم و انتظارم بعنوان یک دبیر اینه که خدا وکیلی تا جایی که راهی هست دایره انقلاب را محدود نکنیم و بدون دلیل قوی کسی را مطرود ننمایم و انهایی که احساس می کنند بدون دلیل رد شده اند صبر و حوصله نمایند تا توان دارند در دفاع از حقشان به زمین ننشینند و از راههای قانونی و منطقی حقشان را بگیرند چونکه کوتاهی بعضی ها باعث بی نصیب شدن جامعه از نعمت وجود عده ای شجاع و متفکر می شود و بسیاری از محرومیت ها بدلیل محدودیت های  و تنگ نظری یا کنار کشیدن هاست در فرصتی دیگر و در مقاله ای دیگر دیدگاه شخصی ام راراجع به کاندیداها و نمیاندگان مختلف مجلس بالاخص دوره کنونی و آینده بیان می نمایم و نظر شخصی خودم هم هست شاید مقبول عده ای هم نباشد تلاش می کنیم منصفانه به قضاوت بنشینیم و اذعان می داریم که نه معصومیم و نه مجبور به دفاع از کسی چون منفعت طلب نیستیم تا با اندک منفعتی پس بکشیم و زبان در کشیم پس تلاش می نماییم که همیشه آدم صفتانه بررسی نماییم اکنون به توصیف گروه چهارم می پردازیم گروهی که نه سیب زمینی صفت و نه زنبور صفت و نه مگس صفتند بلکه آدم صفت ها هستند خوبی ها و بدی ها را می بییند و نیمه پر و خالی لیوان را مشاهده می کنند و محاسن  را بر می شمارند و بدیها را محترمانه ،محرمانه و آگاهانه به قصد رفع آنها و آینه وار و برادر وار بیان می دارند و مصداق مومن آینه مومن می شوند و می گویند تا برطرف شود و نمی خواهند از پلکان تخریب کسی بالا روند قصدشان تقویت است و اگر اوضاع خیلی حاد باشد و ظلمی روا باشد لازم باشد آن موقع فریاد میزنند در اینصورت هرجی نیست چون اگر داد نزنند فرجی  و گشایشی نیست و این رفتارشان برای مواقع خطر است مواقعی که کارد به استخوان می رسد و گاهی  هم چنین افراد ادم صفتی باصبر و سکوتشان شکوه دروغین و سطوت ظاهر بعضی ها  را می شکنند صد البته تابع ضرب المثل هرسخن  جایی و هر نکته مکانی می شوند برای توسعه و آرامش اجتماع در و همه جوانب لازم است  آدم صفتا را میدان دهیم و از تیغ جراحی آدم صفتا نترسیم زیرا بسیاری از بیماری های اجتماعی و سیاسی با جراحی عمیق و دقیق انتقاد گران  ادم صفت و منصف رفع می گردد.

برای ما که پیرو مولا علی (ع) هستیم خیلی زشت است که با عیب جویی و عیب گویی و عیب بینی ،بینی خیلی ها را غیر حق و به ظاهر در این دنیا  به خاک بمالیم باید بدانیم که هیچ کدام در این خاکدان نمی مانیم امروز یا فردا می میریم همانگونه که دیگران حتی پیامبران مردند پس تا می توانیم سیب زمینی صفت و مگس صفت نباشیم بسیار تلاش نمایم آدم صفت باشیم یا لا اقل زنبور صفت اگر از نگاه روانشناسان یک لیوان نصف آب را به این چهار گروه نشان دهیم و بخواهیم راجع به موقعیت لیوان نظر دهند سیب زمینی صفتان می گویند به ما چه ربطی دارد مگس صفتان می گویند نصف لیوان خالی است زنبور صفتان بیان می کنند نصف لیوان پر است آدم صفتان  اول اظهار می دارند نصف لیوان پر است بعد می گویند نصف لیوان خالی پس تو را خدا تا می توانیم بی صفت نباشیم ادم صفت باشیم منتظر دعای خیر خوانندگان و نظر منصفانه عزیزانم در پایان تا جان داریم فریاد بر می آوریم عرض وآبروی افراد را نبریم که آبرو مهمتر از خون افراداست یا علی مدد علیه السلام و السلام .