شنیدن عبارت «آخر آسفالت» همیشه یک حس آغاز محرومیت و پایان رفاه و امکانات در شهر و دیار و استان به خصوص حتی خود مرکز استان که این عبارت خاص آن است، به ما القا می کرد و الان که مطلب را تماماً مطالعه کردم، جالب بود و هم بغضیم.
آخر آسفالت یعنی آغاز محرومیت

آدرس دادن ونامه گذاری در استان ما برگرفته از فرهنگ بومی و عشیره ای از گذشته تا حال برگرفته از حوادث و اتفاقات در نواحی مختلف هست یکی از به یادماندنی ترین این نامگذاری ها که هنوز هم لق لقه زبان مردم شهرمان هست اصطلاح آخر آسفالت است همه می دانیم واژگان در زبان شیرین فارسی معانی دور و نزدیک دارند یا به نوعی معانی لغوی و اصطلاحی. اگر از نگاه لغوی و معنای نزدیک به عبارت آخر آسفالت بنگریم یعنی جایی که آسفالت تمام می شود و وجه تسمیه نامگذازی خیابانی در شهر مان هست نیز همین هست
اگر چه با پیشرفت آسفالت مکان آخر آسفالت نیز چندین بار جابجا شده است اما آنچه ما را برآن داشت که به این عبارت بپردازیم این است که آخر آسفالت برای ما یک نماد هست نمادی از توسعه و پیشرفت.
آخر آسفالت یعنی نقطه شروع محرومیت و کم برخورداری وهرچه این آسفالت را هل دهیم و به جلوتر ببریم یعنی روند توسعه را شدت دادیم جابجا کردن و جلو بردن آخر آسفالت در نگاه اول شاید ساده به نظر برسد اما اگر به عمق مساله نگاه کنیم عملی است که نیازمند تفکر،برنامه ریزی و کار جهادی است وقتی آخر آسفالت جابجا می شود خیلی چیزهای دیگر نیز در آن دخیل هست و یا با آن باید تغییر کنند و جابجا شوند
آنچه آسفالت را به پیش می راند اگرچه به ظاهر ماشین آلات هستند اما در اصل تلاش ها و اندیشه هاست اندیشه هایی که با توسعه مرزهای ذهنی عوالم بزرگتری را فتح می کنند و در به موازات شهرها و روستاها نیز توسعه فیزیکی می یابند لازمه وجود چنین اندیشه هایی توسعه آموزش و افزایش یادگیری در میان افراد است
آخر آسفالت ما زمانی جابجا شاد که به برکت انقلاب اسلامی در هر کوی و برزنی درس و مدرسه رواج پیدا و استان و شهرمان سراسر مدرسه شد و تعلیم و تعلم عبادت.
عامل دیگری که آسفالت ها را جابجا و محرومیت ها را از بین برد حضور مردم بود مردمی که فکرشان آزاد و متعالی گردید به صحنه آمدند و صحنه را عوض کردند و با حضورشان انقلاب ها به پا کردند و آنچه را که می خواستند فریاد زدند و آن برخورداری از توسعه و امکانات و جابجا کردن آسفالت ها و بردن آن تا به دهات و دور دست و نقاط صعب العبور بود
عامل بعدی که نقطه آخر آسفالت را توانست تا دورترین و گمنام ترین مکان ها جلو ببرد کفایت حاکمیت هست حاکمیتی که به جای گسترش رقاص خانه ها و برگزاری جشن ها و هزینه های آنچنانی و کم توجهی به مردم نام خود را انقلاب مستعضفین نهاد و رهبرعظیم والشانش فرمود یک تار موی کوخ نشینان را به کاخ نشینان نمی دهم و امر کرد و گفت صلاح دنیا و آخرت شما در خدمت به محرومان و پابرهنگان هست حاکمیتی که بجای راضی کردن خوانین و سرمایه داران و بیگانگان خدمت، توسعه و پیشرفت را حق همگان می داند و به دنبال بسط عدالت و حق برخورداری برای همه ملت بود
این عوامل باعث شد که آخر آسفالت که در واقع شروع محرومیت ها بود جابجا شود و الان در دور افتادین و صعب العبور ترین مکان ها آسفالت رفته و خدمات و امکانات هست و الان دقیقا کسی نمی داند آخر آسفالت واقعی کجاست
این نوشتار منکر وجود برخی کاستی ها نیست طبیعتا آسفالت ها همیشه نیازمند نگه داشت خوب و بهسازی و نوسازی هستند تا کارایی خود را از دست ندهند اما اینکه از کجا به کجا رسیدیم از چراغ نفتی به پرتاب ماهواره و علوم طبیعی پیشرفته رسیدیم شبیه معجزه هاست.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۱